متن سخنرانی دختر علی سلیمانی به شرح زیر می باشد:
سلام خیلی خوش آمدید
به نام خدا
ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه سحرگاه روز ۲۱ مردادماه ۱۴۰۰ درست در آن دم که آفتاب دمید چشمانم باز شد و تو چشمانت را بستی
علی بابا، علی بابا، علی بابا
باشکوه لحظهای بود، لحظهای که جسم زمینی ات را ترک کردی تا سبکتر پرواز کنی
من تکامل را با انگشتانم لمس کردم که تا لحظه آخر در دست تو بود
من از تو آموختم که بخندم، که امیدوار باشم، که صبور باشم، شاد باشم و شادی را نشر دهم
آموختم که زندگی ادامه دارد، کرونا چه واژه منحوسیست، دور تو تنیده شد، تو پروانه شدی و من پرواز تو را با چشم جان دیدم
عشق واژه حقیریست که بین ما سه نفر جریان دارد
ما خانواده سه نفره سه ضلع مثلث هستیم و هیچ چیز آنقدر قوی نیست که این سه ضلع را متزلزل کند
به قول خودت هرکس آمده تا سهمش را بدهد و برود، این برای آمدنت بود، فراموش نکن که سهمی داری و زوزی میروی
با اسم علی به دنیا آمد، با عشق علی زیست و با علی هم قدم شد
من شنیدم وقتی که گفتی به خدای کعبه رستگار شدم
بابا علی بابا، امروز تن تو بذر است، ما در زمین میکاریم تا سبز شوی و سبز بمانی…»
در ادامه صبا علیزاده از طرف مادرش از حاضران مراسم تشکر کرد و گفت: از تک تک ابراز همدردیها که باعث تسلی خاطرمان شد مچکریم، شرایط جامعه سخت است و افراد با شرایط ما در جامعه کم نیستند و خیلی بی شمارند، علی همیشه میگفت امید را نشر دهید حتی اگر به ظاهر باشد، با همه سختیها ادامه دارد، خوب باشید، خوب بمانید و از اینجا شادی و امید را به یادگار ببرید.
علیزاده در پایان خاطرنشان کرد: پدرم همیشه شعری میخواند؛ «قصه میگوید سنگ با تن روشن آب، تو چرا منتظری به تماشا بشتاب». من از همه خواهش میکنم که اگر از پدر بدی دیدید و ذرهای غم در دلتان است حلالش کنید چراکه دیر یا زود در این جایگاه قرار خواهیم گرفت.
منبع: شمانیوز
0 دیدگاه