مدیرعامل سابق ایمیدرو در یاداشتی اختصاصی برای «تعادل» با اشاره به مهمترین مشکلات اقتصادی کشور در سال 99 نوشت: اقتصاد ایران در سال 99 چه شرایطی را پشت سر میگذارد و در آستانه سال 1400 چه فرصتها و تهدیدهایی را پیش رو دارد؟ این پرسشی است که در روزهای پایانی سال در رسانهها، محافل اقتصادی و حتی مکالمات عادی مردم کوچه و بازار جریان دارد؟ در پاسخ به این پرسش باید به این واقعیت اشاره کرد که جامعه ایرانی در شرایطی آخرین روزهای سال99خورشیدی را پشت سر میگذارد که این سال را باید در زمره دشوارترین برهه در تاریخ معاصر ایران زمین قرار داد. مساله تشدید تحریمهای اقتصادی که از سال 97 آغاز و تکانههای فراوانی را در حوزههای مختلف ایجاد کرده بود در سال 99 به اوج خود رسید. تحریمهایی که باعث شد معیشت خانوادههای ایرانی دستخوش مشکلات فراوانی شود و نوسانات متعددی در قیمت کالاها و خدمات شکل بگیرند. در بحث تورم، اقتصاد ایران رکورد بالاترین نرخ تورم خود را در این سال به ثبت رساند. در سایر شاخصهای اقتصادی مانند جذب سرمایهگذاری خارجی نیز رکوردهای منفی فراوانی به ثبت رسیدند. از سوی دیگر، نرخ رشد اقتصادی کشور منفی شد و نتیجه این نزول شاخصها، جی دی پی کشور را نیز در دالان نزولی قرار داد. کرباسیان در ادامه نوشت: مجموعه این گزارهها باعث شدند، کیک اقتصاد ایران بهطور کلی حداقل 12درصد کوچکتر شود. از منظر جایگاه اقتصادی هرچند ممنوعیت واردات باعث شد تولید با تکانههای مثبتی مواجه شود، اما این تکانهها به دلیل عدم سرمایهگذاری مناسب برای به حرکت درآوردن قطار اقتصادی ایران کافی نبود و اثرات قابل توجهی در بهبود اوضاع نداشت. صادرات نفت در این سال به پایینترین سطح خود رسید و جهش نرخ ارز و متعاقب آن افزایش قیمت در مجموعه کالاها و خدمات کشور را ایجاد کرد. هرچند تصمیمسازان تلاش کردند تا وضعیت ارز را به تعادل بکشانند اما در نهایت قیمت ارز به نسبت قبل از سال 97 رشد فزایندهای را تجربه کرد. در این سال مشکل جایه جایی ارز، افزایش قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و گرانی ارز با افزایش فراوانی روبهرو شد. امری که باعث شد اقتصاد ایران برای در اختیار گرفتن اقلام مورد نیاز خود و واردات، ناچار به پرداخت رقم افزونتری شود. دلیل این افزایش هزینه واردات، ناشی از نداشتن بیمه و ریسک بالای برآمده از تحریمهای اقتصادی است. کاهش صادرات غیر نفتی نیز در این سال تجربه شد. در کنار این موارد، تحرکات شرکتهای خصولتی که اکثرا زیرمجموعه برخی ارگانها و نهاهای حاکمیتی محسوب میشوند، تکانههای مخرب اقتصادی فراوانی را به دلیل عدم نظارت دولت شکل دادند.
او همچنین یادآور شد: اما آیا معنا و مفهوم این ارزیابیهای تحلیلی، آن است که هیچ نقطه روشنی در بطن جامعه ایرانی و اقتصاد کشور تجربه نشده است. اتفاقا معتقدم یکی از روشنترین دستاوردها در یکی از تهدیدها شکل گرفت. در شرایطی که مشکل کرونا تجربه شد، ایثار کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان در کنار حمایتهای دولت تا حدی توفیق نسبی در این بخش ایجاد کرد. مشکلی که هرچند تمام کشورهای جهان را گرفتار کرد اما همزمانی آن با تحریمهای اقتصادی در ایران، مشکل کووید19 را برای ایران دشوارتر از هر جای دیگری در جهان ساخت. اما در نهایت فداکاری ارزشمند کادر درمان و همراهی سربازان بخش سلامت باعث افتخار ایرانیان شد. در این میان دولت نیز تلاش کرد تا با به کارگیری مجموعه ظرفیتهای کشور اجازه ندهد، مشکلی در مسیر سرویس دهی به بیماران ایجاد شود. یکی دیگر از نمرات قابل قبول مدیریتی ایران در حوزه تامین اقلام اساسی به وجود آمد. علیرغم تمام مشکلاتی که تشریح شد، دولت موفق شد در سال 99 نیازهای مردم در این بخش را تامین کند. اگرچه گرانی در کالاهای مصرفی ایجاد شد اما قحطی و کمبود جدی در این زمینه شکل نگرفت. یکی دیگر از اتفاقات روشن سال 99 مشارکت مردم در کمک به طبقات محروم جامعه بود. جامعه خیرین کشور به کمک نظام و دولت آمدند و در کنار نهادهای حکومتی تلاش کردند بخشی از آلام مردم محروم را کاهش دهند. این تحلیلگر اقتصادی در تبیین فرصتهای پیش روی کشور در حوزه سیاست خارجی اظهار داشت: اما در حوزه خارجی هم، حوادثی به وقوع پیوست که تبعات آن بدون تردید اقتصاد ایران را در چشمانداز پیش رو با تغییرات و تحولاتی روبهرو خواهد ساخت. یکی از اتفاقات قابل توجه در سال 99، خروج دولت افراطی ترامپ از کاخ سفید و بازگشت یک آرامش نسبی در سطح منطقه و جهان است. امری که باعث شد اتمسفر اقتصاد بینالمللی پالسهای مثبتی را ارسال کند و بازارهای بینالمللی از جمله نفت نیز در مسیر بهبود وضعیت قرار بگیرد. بازگشت بایدن به معاهده بینالمللی پاریس و تلاش برای احیای برجام و... باعث شد تا حداقل طی 2الی 3ماه اخیر فضای بینالمللی دورنمای مطلوبتری را تجربه کند. پیشبینیها حاکی از آن است که حاکمان و تصمیمسازان کشور در عین حفظ عزت و کرامت ایرانی، تفاهمی موثرتر با جهان پیرامونی ایجاد کنند. این روند در اقتصاد ایران نیز ثبات بیشتری را ایجاد کرد و روند فزایندهای که در نرخ ارز ایجاد شده بود، جای خود را به نوع خاصی از ثبات و آرامش داد. آرامشی که تحلیلگران را بر آن داشته تا با امیدواری بیشتری به استقبال تحولات سال 1400 بروند.
دورنمای سال 1400 برای اقتصاد ایران
کرباسیان در ادامه با اشاره به مهمترین چالشهای پیش روی کشور در سال 1400 یادآور شد: پرسشی که ممکن است با این توضیحات به اذهان عمومی خطور کند، آن است که اقتصاد ایران در سال 1400 با چه تحولات و چالشهایی مواجه خواهد شد؟ در سال 1400 ایران با چند چالش مهم روبهروست.
نخستین مورد، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و پس از آن مساله انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاست. انتخاباتی که در یکی از حساسترین برهههای کشور اجرا خواهد شد و سرنوشت کشور را برای 4سال پیشرو مشخص میکند. در واقع میتوان این انتخابات را یکی از مهمترین گزینشهای عمومی کشور در سالهای پس از پیروزی انقلاب محسوب کرد. هرچند هنوز شمایل نامزدهای اصلی روشن نشده، اما حضور نظامیان در این انتخابات باعث بروز برخی تحلیلهای انتقادی شده است. انتظاری که از شورای نگهبان میرود آن است که به دلیل ضرورت حضور گسترده مردم به جای رویکردهای سلبی به دنبال گسترش رویکردهای ایجابی باشد تا با تنوعی که در خصوص حضور نامزدها با تفکرات مختلف ایجاد میشود، مردم نیز استقبال باشکوهتری از این انتخابات داشته باشند. هر نوع انسداد در حضور تفکرات مختلف باعث کاهش مشارکتهای عمومی خواهد شد و کاهش مشارکت عمومی نیز بر خلاف منافع ملی کشور است.
مدیرعامل سابق ایمیدرو در تبیین مهمترین ضرورتهایی که در بحث انتخابات باید مورد توجه قرار بگیرد، نوشت: اما موضوع کلیدی در خصوص حضور نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، آن است که باید مشخص شود هر فرد یا جریانی که متقاضی حضور در انتخابات است چه پاسخی برای برخی پرسشهای بنیادین دارد. در واقع کاندیداها باید پاسخ دهند که اولا در حوزه مناسبات بینالمللی و ارتباط با جهان پیرامونی چه راهکار عملی را در پیش خواهند گرفت؟ در وهله بعدی باید روشن شود که افراد و جریانات متقاضی حضور در انتخابات ریاستجمهوری، چه رفتاری را در خصوص حمایت از تولید و رشد بخش خصوصی در پیش میگیرند. از سوی دیگر باید مشخص شود هر نامزدی چه برنامهای برای جذب سرمایههای خارجی به عنوان موتور پیشران رشد اقتصادی دارد؟ ضمن اینکه باید بگویند چه راهکاری را برای بهبود شاخصهای معیشتی مردم، مساله اشتغالزایی و از همه مهمتر در خصوص مقابله با فساد در نظر گرفتهاند.
او همچنین خاطرنشان کرد: در کنار این موارد، در سال 1400 بحث احیای برجام و تداوم مذاکرات ایران با 1+4 یا 1+5 یکی از جدیترین موضوعاتی است که کشور با ان روبه رو خواهدشد. هر کدام از کاندیداها باید روشن کنند که در این مورد چه رویکردی را در پیش خواهند گرفت. باید قبول کنیم که تحولات خاصی در سطح منطقه و جهان در حال وقوع است و ایران هرچه سریعتر باید تلاش کند تا برگهای برنده بیشتری را در اختیار بگیرد تا از این برگهای برنده برای استیفای منافع خود بهره ببرد. حل مسائل پیش روی چین و امریکا و نزدیکی اروپا و امریکا ضرورت به کارگیری عالیترین سطوح دیپلماسی را یادآور میسازد. مردم باید بدانند هر فرد یا جریانی با چه راهبردی قصد دارند در این خصوص تصمیمگیری کنند. در کنار بحث برجام بازگشت ایران به بازار نفت و زمینهسازی برای افزایش سطح تولید و فروش نفت ایران یکی از ضرورتهای اصلی در سال 1400 است. رشد درآمدهای ارزی و پرداخت بدهیها مواردی است که بعد از حضور ایران در بازار نفت و توسعه صادرات غیرنفتی کشور متحتمل خواهد بود. ضمن اینکه رسانهها باید اطلاعرسانی جامعی در خصوص رویکردهای پوپولیستی برخی نامزدها داشته باشند تا دیگر کسی از طریق رویکردهای مردم فریبانه نتواند سکان هدایت کشور را به دست بگیرد.
او در بخشهای پایانی دیدگاههایش یادآور شد: با عبور از این مراحل و انتخاب رییسجمهوری منتخب امیدوارم که کابینهای در تراز توسعه کشور شکل گیرد و قوای سه گانه قضایی، تقنینی و اجرایی دوشادوش هم پروژه توسعه پایدار کشور را پیش ببرند. واقع ان است که ایران کشوری ثروتمند است و شاید در سطح جهان نظیر نداشته باشد. کشوری که هم در بخش انرژی منحصر به فرد است و در بخشهایی چون نفت، گاز، زغالسنگ و...ظرفیتهای فراوانی دارد، هم در حوزه معادن، گردشگری و...پتانسیل دارد و هم از نیروی انسانی تحصیلکرده و توانا و جوان برخوردار است. جایگاه استراتژیک ایران هم بالاست و چنانچه این ظرفیتها همراه با سرمایهگذاریهای مناسب شود، میتواند پروسه توسعه در ایران را تسریع بخشد. با حل مشکلات ارتباطی با جهان پیرامونی اقتصاد ایران میتواند رشد اقتصادی بیش از 10درصدی خود را از سال 1400 آغاز کند. این دردآور است که متوسط رشد اقتصادی ایران در دهه گذشته صفر و در طول سی سال گذشته، تنها 2دهم درصد بوده است. تداوم این روند باعث میشود ایران نقش استراتژیک خود را از دست بدهد. باید بدانیم که قدرت واقعی در جهان امروز در گروی سرمایه اجتماعی بالا، وحدت ملی، قدرت اقتصادی تثبیت شده و مشارکت فزاینده عمومی است. البته در کنار این موارد نیروی نظامی هم مکمل این ظرفیتهای کلان رشد است. اما هرگز قدرت نظامی به تنهایی نخواهد توانست ایران را به اهداف عالیه خود برساند. شرایط کلی منطقهای به نحوی پیش رفته که ایران بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند بهبود مناسبات ارتباطی خود است. با این توضیحات معتقدم سال 1400 حتما بهتر از سال 99 خواهد بود و در صورت به کارگیری مجموعه ظرفیتها ایران خواهد توانست نقش تاریخی و ژئوپلتیک خود را در سطح منطقه و جهان ارتقا دهد.
0 دیدگاه